مهدی زارع بیدکی؛ حبیبالله نخعی؛ قدرت الله طالب نیا؛ محمود معین الدین
چکیده
موضوع و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای پیادهسازی بودجهریزی بر مبنای عملکرد در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با استفاده از تکنیکهای دلفی و فرایند تحلیل سلسلهمراتبی بر اساس رویکردهای فازی انجام گردید.روش پژوهش: در گام اول برای انسجام و گردآوری دانش ذهنی خبرگان، با انجام مطالعات کتابخانهای، عوامل اولیه ...
بیشتر
موضوع و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای پیادهسازی بودجهریزی بر مبنای عملکرد در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با استفاده از تکنیکهای دلفی و فرایند تحلیل سلسلهمراتبی بر اساس رویکردهای فازی انجام گردید.روش پژوهش: در گام اول برای انسجام و گردآوری دانش ذهنی خبرگان، با انجام مطالعات کتابخانهای، عوامل اولیه مؤثر در تسهیم منابع مالی شناساییشده با اجماع 12 نفر از خبرگان (به عنوان پانل اولیه دلفی) به بحث و تبادل نظر گذاشته شد. سپس معیارهای مؤثر در تسهیم منابع مالی جمعاً به تعداد 130 معیار که در 10 عامل دستهبندی شدند. در گام بعدی با استفاده از تکنیک دلفی فازی و اجماع خبرگان (به عنوان پانل ثانویه دلفی) به بررسی تاثیرگذاری آنها در توزیع منابع مالی پرداخته شد.یافتههای پژوهش: با رتبهبندی 24 معیار تائیدشده با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی، سه معیار «ثبت ملی و جهانی آثار منقول تاریخی فرهنگی و طبیعی»، «تعداد آثار ثبت جهانی شده» و «آب و هوا و اقلیم سرزمینی» به عنوان مهمترین معیار در تسهیم منابع مالی مشخص گردیدند. در نهایت با استفاده از وزنهای مشخصشده در مرحله تحلیل سلسله مراتبی فازی، شاخص تسهیم منابع هر واحد استانی مشخص و فرمول تعیین قدرالسهم ارائه گردید. نتیجهگیری، اصالت و افزوده آن به دانش: ارائه الگوی با استفاده از مهمترین عوامل تسهیم منابع مالی در وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با استفاده از مدلهای ریاضی، میتواند در اثربخشی بودجهریزی با توجه به اهداف کلان نظام برنامهریزی کشور مؤثر باشد.
محمدرضا مهربان پور؛ حسین علیپور لندی
چکیده
موضوع و هدف مقاله: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای حسابرسی عملکرد در سازمانهای بخش عمومی ایران است.در پژوهش حاضر سعی شده است تا از موضوع مؤلفههای حسابرسی عملکرد شامل صرفه اقتصادی، کارایی و اثربخشی و تبیین و کمیسازی آنها فراتر رفته و اصل حسابرسی عملکرد به همراه اقتضائات و عوامل دخیل در اجرای آن مورد بررسی قرار گیرد تا در پایان به ...
بیشتر
موضوع و هدف مقاله: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای حسابرسی عملکرد در سازمانهای بخش عمومی ایران است.در پژوهش حاضر سعی شده است تا از موضوع مؤلفههای حسابرسی عملکرد شامل صرفه اقتصادی، کارایی و اثربخشی و تبیین و کمیسازی آنها فراتر رفته و اصل حسابرسی عملکرد به همراه اقتضائات و عوامل دخیل در اجرای آن مورد بررسی قرار گیرد تا در پایان به مدلی برای کمک به حسابرسان در انجام حسابرسی عملکرد نائل گردید.روش پژوهش: پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد ترکیبی و از نوع کاربردی با اتخاذ روش توصیفی-پیمایشی است. ابعاد، مؤلفه و شاخصهای مدل با استفاده از روشهای مصاحبه با پنل خبرگان، پرسشنامه و دلفی فازی مثلثی شناسایی گردید.یافتههای پژوهش: نتایج حاکی از شمول تأمین پاسخگویی و تهدید آن در قالب ناکارآمدیها و کژکارکردهای در مدل پژوهش بوده و متعاقباً توجه به محیط بخش عمومی و ویژگیهای محصولات و خدمات بخش عمومی، سودمندی ادراک شده در سطح عوامل دورنی و بیرونی، تضادهای نقش بالقوه در حسابرسی عملکرد، پیامدهای ناخواسته حین ارزیابی عملکرد، عارضههای مبتلابه ارزیابی و انتقادهای به نفس حسابرسی عملکرد سایر اجزای مدل در سطح ابعاد را تشکیل میدهند.نتیجهگیری، اصالت و ارزش افزوده آن به دانش: ضرورت توجه به ابعاد مختلف اثرگذار بر حسابرسی عملکرد و لحاظ عوامل محیطی و محاطی و امعان شرایط بخش عمومی ایران میتواند زمینه انجام اثربخش آن را به همراه داشته باشد.
قاسم بولو؛ مهران اعرابی
چکیده
پول، منابع مالی و نقدینگی از جمله عناصر بسیار مهم در اقتصاد کشورها هستند که تحت تاثیر سیاستها و شرایط مختلف بر اقتصاد تاثیر گذاشته و از آن تاثیر میپذیرند. بخش قابل توجهی از منابع پولی از طریق بانکها و در قبال ارائه خدمات بانکی وارد چرخه اقتصاد میشود. به عبارتی بانکها با جذب منابع پولی در قالب سپرده از یک سو و تزریق منابع پولی ...
بیشتر
پول، منابع مالی و نقدینگی از جمله عناصر بسیار مهم در اقتصاد کشورها هستند که تحت تاثیر سیاستها و شرایط مختلف بر اقتصاد تاثیر گذاشته و از آن تاثیر میپذیرند. بخش قابل توجهی از منابع پولی از طریق بانکها و در قبال ارائه خدمات بانکی وارد چرخه اقتصاد میشود. به عبارتی بانکها با جذب منابع پولی در قالب سپرده از یک سو و تزریق منابع پولی به اقتصاد از طریق ارائه تسهیلات از سوی دیگر در سیستم اقتصادی وارد میشوند و به طور طبیعی در معرض نوسانها و بحرانهای اقتصادی نیز قرار میگیرند. بر این اساس همیشه این احتمال وجود خواهد داشت که بانکها در مسیر فعالیت خود با چالش-هایی مواجه شوند. ریسکهایی همانند ریسک نقدینگی، اعتباری، ارزی، عملیاتی و غیره همواره به تنهایی و به صورت مجزا مورد توجه قرار گرفتهاند لیکن بررسی عوامل موثر بر انواع ریسکها و مخاطرات مترتب بر فعالیتهای بانکها به عنوان ریسک جامع، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.