حسین نورانی؛ اسماعیل اخلاقی یزدی نژاد
چکیده
موضوع و هدف مقاله: هدف اصلی این پژوهش ارایه الگوی رفع چالشها و تنگناهای استانداردهای حسابداری بخش عمومی با استفاده از نظریه داده بنیاد است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از جهت هدف کاربردی؛ از جهت شیوه تجزیه و تحلیل محتوایی (توصیفی) و از جهت نوع پژوهش کیفی محسوب میشود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نظریه داده بنیاد و نرمافزار استفاده گردید. ...
بیشتر
موضوع و هدف مقاله: هدف اصلی این پژوهش ارایه الگوی رفع چالشها و تنگناهای استانداردهای حسابداری بخش عمومی با استفاده از نظریه داده بنیاد است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از جهت هدف کاربردی؛ از جهت شیوه تجزیه و تحلیل محتوایی (توصیفی) و از جهت نوع پژوهش کیفی محسوب میشود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نظریه داده بنیاد و نرمافزار استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمیگروهای حسابداری دانشگاهها، مدیران مالی و حسابداران دستگاههای اجرایی، حسابداران رسمی و حسابرسان شاغل و پرسنل دیوان محاسبات کشور و سازمان بازرسی کل کشو است. نمونهگیری با روش در دسترس، شروع و سپس به روش گلوله برفی انجام شده است. اشباع دادهها نیز در ۱۸ مصاحبه حاصل گردید. یافتههای پژوهش: یافتههای پژوهش حاکی از این است که عاملهای اثرگذار در سیزده بُعد، شامل چالشها و محدودیتهای قانونی، فرآیندهای اداری و عملیاتی، پاسخگویی، کارایی و بهرهوری سازمانی، آموزش نیروی انسانی، چالشها سازمانی، صورتهای مالی تلفیقی در دولت، منابع انسانی، سیاسی، استراتژی سازمانی، پذیرش استانداردهای بینالمللی، تصمیمگیری استفادهکنندگان و موانع مدیریتی قرار گرفته و خبرگان در مورد عاملهای پیشنهادی این پژوهش برای طراحی و تبیین الگوی ارایه الگوی رفع چالشها و تنگناهای استانداردهای حسابداری بخش عمومی ایران اجماع نظر موافق دارند.نتیجهگیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج پژوهش میتواند در تصمیمگیریهای راهبردی گزارشگری مالی در زمینة افزایش کارایی بازار سرمایه کشور و برطرف کردن بخشی از موانع سرمایهگذاری خارجی، تدوین استانداردهای گزارشگری مالی کمیتة تدوین استانداردهای سازمان حسابرسی، تسهیل پیادهسازی استانداردهای گزارشگری مالی توسط سازمان حسابرسی و سایر دستگاههای اجرایی استفاده شود.
حسابداری دولتی
فرزاد کشاورز؛ بهرام برزگر؛ مصطفی قاسمی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدلی جهت ارتقای نظارت جهت توانمندسازی و تداوم حسابرسی پیشگیرانه بوده است. این پژوهش به لحاظ رویکرد پژوهشی، یک پژوهش کیفی بر مبنای استقرائی میباشد و از نظر هدف جزو پژوهشهای بنیادی است. جامعه آماری این پژوهش 18 نفر از خبرگان متخصص در حوزه قانونگذاری وخبرگان میباشند. تجزیهوتحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدلی جهت ارتقای نظارت جهت توانمندسازی و تداوم حسابرسی پیشگیرانه بوده است. این پژوهش به لحاظ رویکرد پژوهشی، یک پژوهش کیفی بر مبنای استقرائی میباشد و از نظر هدف جزو پژوهشهای بنیادی است. جامعه آماری این پژوهش 18 نفر از خبرگان متخصص در حوزه قانونگذاری وخبرگان میباشند. تجزیهوتحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرمافزار MAXQDA صورت پذیرفته است. پس از تجزیه و تحلیل دقیق مصاحبهها، یافتههای پژوهش منجر به شناسایی 92 مفهوم استخراجی از 18 مقوله اصلی شد. بر اساس ابعاد ششگانه مقولههای الگوی پارادایمی آنگاه مقولهها بر اساس ابعاد ششگانه مقولههای الگوی پارادایمی (شرایط علّی، پدیده محوری، عوامل زمینهای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدها) جای گذاری شده و مدل نهایی پژوهش حاصل گردید. مدل پارادمی تحقیق در شرایط علّی شامل 1-وضعیت نظارتی، 2-توصیههای اجرایی 3- شرایط تخصصی؛ مقولههای در بخش پدیده محوری شامل 1- تنگناهای قانونی، 2- تنگناهای ساختاری و 3- تنگناهای محیطی؛ مقولههای در بخش شرایط زمینهای شامل 1- برنامهریزی سازمانی، 2- ایجاد بسترهای نهادی و 3- ضرورت توجه به الزامات قانونی؛ مقولههای در بخش شرایط مداخلهگر شامل 1- تدابیر نظارتی، 2- توانمندسازی و 3- ضرورت توجه به عوامل انسانی؛ مقولههای در بخش راهبردها شامل 1- نظارتی مالی، 2- ایجاد بسترهای قانونی مناسب و 3- تدوین راهبرد سازمانی و انتظار می رود با اجرای این راهبردها پیامدهایی چون اثربخشی نظارتی، اثربخشی مالی و اثربخشی محیطی در محیط نظارتی بخش عمومی متصور گردد.
علیرضا آقانوری کوپایی؛ اوژن کریمی؛ شهرام هاشم نیا
چکیده
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر با هدف تدوین چارچوبی برای شناسایی چالشهای ارزهای مجازی در بازاریابی صنعت بانکداری ایران انجام گردید.روش پژوهش: در مرحله کیفی از نظریه داده بنیاد استفاده گردید. نمونهگیری مرحله کیفی با روش در دسترس، شروع و سپس به روش گلوله برفی ادامه یافت. اشباع دادهها نیز در 16مصاحبه حاصل گردید. در مجموع 10 مقوله و ...
بیشتر
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر با هدف تدوین چارچوبی برای شناسایی چالشهای ارزهای مجازی در بازاریابی صنعت بانکداری ایران انجام گردید.روش پژوهش: در مرحله کیفی از نظریه داده بنیاد استفاده گردید. نمونهگیری مرحله کیفی با روش در دسترس، شروع و سپس به روش گلوله برفی ادامه یافت. اشباع دادهها نیز در 16مصاحبه حاصل گردید. در مجموع 10 مقوله و 82 مفهوم شناسایی شدند. در مرحله کمّی از روش تحلیل عاملی تأییدی مرحله اول و دوم مبتنی بر نرمافزار SPSS و مدل معادلات ساختاری استفاده گردید.یافتههای پژوهش: نتایج بهدست آمده بیانگر آن بود که یافتههای بخش کیفی کاملاً مورد تأیید کاربران قرار گرفته است. علاوه بر این نتایج نشان داد که شرایط علّی بر مقوله اصلی تأثیر مثبت و معناداری دارد. مقوله اصلی بر راهبردها تأثیر مثبت و معناداری دارد. راهبردها بر پیامدها تأثیر مثبت و معناداری دارد. شرایط مداخلهگر بر پیامدها تأثیر مثبت و معناداری دارد و در نهایت شرایط بستر بر پیامدها تأثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجهگیری، اصالت و افزوده آن به دانش: بر اساس نتایج بهدست آمده با استفاده از رویکرد داده بنیاد در این پژوهش، شرایط علّی بهعنوان یکی از ابعاد مهم ارزهای دیجیتال شناسایی شده است. شرایط علّی شناسایی شده در این پژوهش ترکیبی از سه مقوله عوامل فناوری، اقتصادی، و نظارتی میباشد و به طور خاص عوامل نظارتی از لحاظ کاربردی دارای اهمیت زیادی هستند.
امین بلوری؛ محمد مرادی؛ حمیدرضا یزدانی
چکیده
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر درصدد طراحی مدل فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد (رویکرد نظریه داده بنیاد) بوده و هدف پژوهش حاضر مدلسازی پدیده فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد است. روش پژوهش: روش پژوهش مورد استفاده، نظریه داده بنیاد و از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان این موضوع است. این تحقیق با انجام 12 مصاحبه به روش گلوله برفی به ...
بیشتر
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر درصدد طراحی مدل فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد (رویکرد نظریه داده بنیاد) بوده و هدف پژوهش حاضر مدلسازی پدیده فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد است. روش پژوهش: روش پژوهش مورد استفاده، نظریه داده بنیاد و از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان این موضوع است. این تحقیق با انجام 12 مصاحبه به روش گلوله برفی به اشباع رسید. یافتههای پژوهش: عوامل اصلی پدیده فرار مالیات بر درآمد عبارتند از: عدم گسترش فرهنگ مالیاتی در جامعه، عدم شفافیت اطلاعات مالی، عدم کارایی نظام مالیاتی، پیچیدگی قوانین و... . با توجه به مصاحبه ها، با شروع پدیده فرار مالیاتی به دلایل فوق، مهم ترین بسترهای لازم عبارتند از: نبود فضای مناسب کسب و کار، عدم وجود سیستم نظارتی و اجرایی قوی بر شرکت ها، عدم وجود سیستم مدیریتی قوی و نبود اعتماد عمومی در جامعه. همچنین بر اساس نظر خبرگان مهمترین راهبردهای جلوگیری از فرار مالیاتی عبارتند از: ایجاد بانک اطلاعاتی جامع برای شرکت ها، فرهنگ سازی مالیاتی، اصلاح قوانین مالیاتی و کاهش گستردگی معافیتهای مالیاتی و... . همچنین مهمترین پیامدهای فرار مالیاتی نیز عبارتند از: توزیع ناعادلانه درآمد و ثروت در جامعه، کاهش سطح شفافیت اقتصادی و کاهش درآمدهای دولت و سطح رفاه عمومی در جامعه. نتیجهگیری، اصالت و افزوده آن به دانش: به منظور طراحی مدل فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد، مدلی مفهومی تدوین و طراحی گردید، همچنین در ایران اولین پژوهشی است که مدلی را برای فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد ارائه میکند.