محمدرضا مهربان پور؛ حسین علیپور لندی
چکیده
موضوع و هدف مقاله: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای حسابرسی عملکرد در سازمانهای بخش عمومی ایران است.در پژوهش حاضر سعی شده است تا از موضوع مؤلفههای حسابرسی عملکرد شامل صرفه اقتصادی، کارایی و اثربخشی و تبیین و کمیسازی آنها فراتر رفته و اصل حسابرسی عملکرد به همراه اقتضائات و عوامل دخیل در اجرای آن مورد بررسی قرار گیرد تا در پایان به ...
بیشتر
موضوع و هدف مقاله: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای حسابرسی عملکرد در سازمانهای بخش عمومی ایران است.در پژوهش حاضر سعی شده است تا از موضوع مؤلفههای حسابرسی عملکرد شامل صرفه اقتصادی، کارایی و اثربخشی و تبیین و کمیسازی آنها فراتر رفته و اصل حسابرسی عملکرد به همراه اقتضائات و عوامل دخیل در اجرای آن مورد بررسی قرار گیرد تا در پایان به مدلی برای کمک به حسابرسان در انجام حسابرسی عملکرد نائل گردید.روش پژوهش: پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد ترکیبی و از نوع کاربردی با اتخاذ روش توصیفی-پیمایشی است. ابعاد، مؤلفه و شاخصهای مدل با استفاده از روشهای مصاحبه با پنل خبرگان، پرسشنامه و دلفی فازی مثلثی شناسایی گردید.یافتههای پژوهش: نتایج حاکی از شمول تأمین پاسخگویی و تهدید آن در قالب ناکارآمدیها و کژکارکردهای در مدل پژوهش بوده و متعاقباً توجه به محیط بخش عمومی و ویژگیهای محصولات و خدمات بخش عمومی، سودمندی ادراک شده در سطح عوامل دورنی و بیرونی، تضادهای نقش بالقوه در حسابرسی عملکرد، پیامدهای ناخواسته حین ارزیابی عملکرد، عارضههای مبتلابه ارزیابی و انتقادهای به نفس حسابرسی عملکرد سایر اجزای مدل در سطح ابعاد را تشکیل میدهند.نتیجهگیری، اصالت و ارزش افزوده آن به دانش: ضرورت توجه به ابعاد مختلف اثرگذار بر حسابرسی عملکرد و لحاظ عوامل محیطی و محاطی و امعان شرایط بخش عمومی ایران میتواند زمینه انجام اثربخش آن را به همراه داشته باشد.
عین اله زمانی اسکندری؛ محمدرضا مهربان پور؛ آزیتا جهانشاد
چکیده
موضوع و هدف مقاله: هدف از این پژوهش، شناسایی و ارزیابی پیشرانهای استراتژیک و آیندهساز در حوزه فرهنگی-اجتماعی نظام مالیاتی کشور است.روش پژوهش: پژوهش حاضر براساس نوع داده، ترکیبی؛ بر اساس هدف، کاربردی و از منظر جمعآوری داده، یک پژوهش توصیفی- پیمایشی است. پیشرانهای مؤثر بر نظام مالیاتی در حوزه فرهنگی- اجتماعی با استفاده از روشهای ...
بیشتر
موضوع و هدف مقاله: هدف از این پژوهش، شناسایی و ارزیابی پیشرانهای استراتژیک و آیندهساز در حوزه فرهنگی-اجتماعی نظام مالیاتی کشور است.روش پژوهش: پژوهش حاضر براساس نوع داده، ترکیبی؛ بر اساس هدف، کاربردی و از منظر جمعآوری داده، یک پژوهش توصیفی- پیمایشی است. پیشرانهای مؤثر بر نظام مالیاتی در حوزه فرهنگی- اجتماعی با استفاده از روشهای پانل خبرگان، پرسشنامه باز، مصاحبه و دلفی فازی مثلثی شناسایی شد.یافتههای پژوهش: پیشرانهای زیر به عنوان پیشرانهای استراتژیک و آیندهساز در حوزه فرهنگی- اجتماعی نظام مالیاتی کشور شناسایی شد: 1. ایمان و اعتقاد مردم به پرداخت مالیات، 2. توجه به عدالت و انصاف، 3. استفاده مردم از خدمات متقابل، 4. تحول اساسی در چارچوب حاکمیتی، 5. شاخصهای حکمرانی و 6. مشخص نمودن آثار پرداختی مالیات در جامعه. با توجه به نوع پراکنش در مرکز مختصات، مبین ناپایداری سیستم مورد پژوهش است.نتیجهگیری، اصالت و افزوده آن به دانش: ضرورت ایجاد مرکز آیندهپژوهی در سازمان امور مالیاتی کشور بهطور کلی و توجه به شاخصهای حاکمیتی، حقوق شهروندی مالیاتی مؤدیان و حمایت حاکمیت از کلیت مالیات بدون سونگری میباشد.
رحمان عالی؛ محمدرضا مهربان پور؛ حسین جهانگیرنیا؛ رضا غلامی جمکرانی؛ محمود قیوم زاده
چکیده
موضوع و هدف مقاله: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ارزیابی ابعاد اخلاق بر فرایند گزارش دهی فساد مالی حسابداران و حسابرسان بخش دولتی براساس رویکرد ترکیبی است. روش پژوهش: در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی بر مبنای الگوی کلایزی و در بخش کمی از روش همبستگی مبتنی بر تحلیل عامل تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این ...
بیشتر
موضوع و هدف مقاله: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ارزیابی ابعاد اخلاق بر فرایند گزارش دهی فساد مالی حسابداران و حسابرسان بخش دولتی براساس رویکرد ترکیبی است. روش پژوهش: در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی بر مبنای الگوی کلایزی و در بخش کمی از روش همبستگی مبتنی بر تحلیل عامل تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این مقاله در بخش کیفی 19 نفر بر اساس نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی 380 نفر با روش نمونه گیری غیرهدفمند انتخاب شدند. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه عمیق ساختارنیافته و در بخش کمی پرسشنامه استخراجی از مؤلفه های کیفی بود. یافتههای پژوهش: تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، عوامل فردی، رفتاری و ساختاری که از ابعاد اخلاق بوده را شناسایی نمود و نتایج حاصل از بخش کمی در قالب مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثرات عوامل فردی، رفتاری و ساختاری بر فرایند گزارش دهی فساد مالی معنادار بوده اند. نتیجهگیری، اصالت و افزوده آن به دانش: در نظر گرفتن مسائل اخلاقی به عنوان یک عامل مهم و تأثیرگذار در تمایل مردم به گزارشدهی فساد مالی می باشد.