رضا جامعی؛ فایزه رضایی یمین؛ ابراهیم ابراهیمی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 69-80
چکیده
پژوهش حاضر به ارزیابی مسؤولیت پاسخگویی سیستم حسابداری و گزارشگری مالی در سازمان امور مالیاتی استان کرمانشاه می پردازد. از دیرباز نقش مسؤولیت پاسخگویی به عنوان یکی از مسؤولیت های اساسی دولت ها مورد پذیرش قرار گرفته، به همین خاطر فراهم آوردن شرایط و چگونگی ایفای مسؤولیت پاسخگویی در دولت ها اهمیت ویژه ای دارد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به ارزیابی مسؤولیت پاسخگویی سیستم حسابداری و گزارشگری مالی در سازمان امور مالیاتی استان کرمانشاه می پردازد. از دیرباز نقش مسؤولیت پاسخگویی به عنوان یکی از مسؤولیت های اساسی دولت ها مورد پذیرش قرار گرفته، به همین خاطر فراهم آوردن شرایط و چگونگی ایفای مسؤولیت پاسخگویی در دولت ها اهمیت ویژه ای دارد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش حاضر، از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. قلمرو زمانی پژوهش بین سال های 1391 الی 1392 می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که بین مسؤولیت پاسخگویی سیستم حسابداری و گزارشگری مالی در نظام مالیاتی با: 1- انتشار حقایق مربوط، 2- رعایت حقوق شهروندان و ارائه اطلاعات قابل فهم برای آنان، 3- تهیه گزارشات مربوط، 4- ویژگی های مورد انتظار از یک نظام گزارشگری مالی مطلوب برای ادای مسؤولیت پاسخگویی، با سطح اطمینان 99 درصد رابطه معنا داری وجود دارد. نتیجه گیری نهایی از این پژوهش بیانگر آن است که نظام حسابداری و گزارشگری مالی دولتی با نقش مهمی که در سازمان های دولتی بر عهده دارد، سبب می شود تا وظیفه پاسخگویی خود را به نحو صحیحی انجام دهند.
رضا جامعی؛ فایزه رضایی یمین
دوره 1، شماره 2 ، خرداد 1394، ، صفحه 19-30
چکیده
بهبود بهرهوری نیروی انسانی سازمانها یکی از ویژگیهای جوامع پیشرفته امروزی است. با توجه به اهمیت نیروی انسانی در موفقیت سازمانهای امروزی، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین بهرهوری نیروی انسانی در سازمان امور مالیاتی کشور، انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل ممیزان کل مالیاتی در حوزه شرکتها (اشخاص حقوقی) طی سالهای ...
بیشتر
بهبود بهرهوری نیروی انسانی سازمانها یکی از ویژگیهای جوامع پیشرفته امروزی است. با توجه به اهمیت نیروی انسانی در موفقیت سازمانهای امروزی، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین بهرهوری نیروی انسانی در سازمان امور مالیاتی کشور، انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل ممیزان کل مالیاتی در حوزه شرکتها (اشخاص حقوقی) طی سالهای 1385 الی 1392 که فعال بودهاند، میشود. به منظور جمع آوری اطلاعات، از تحقیق کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی میباشد. برای آزمون فرضیههای پژوهش از آزمون پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین عوامل رضایت شغلی، امنیت شغلی، کیفیت شغلی، توانمندسازی کارکنان، بهبود آموزش کارکنان و ارزیابی ارتقای شغلی و وظیفه مالیاتستانی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با استفاده از آزمون تحلیل مسیر دادههای پژوهش، برازش بسیار خوبی با مدل مفهومی مشاهده شده است. نتایج این پژوهش در مورد بهبود بهرهوری نیروی انسانی در سازمان امور مالیاتی به مدیران و مسؤولان اجرایی کمک خواهد کرد.